loading...
وبلاگ ستاد یادواره شهدای روستای همگین
پارسا بازدید : 214 جمعه 02 مهر 1389 نظرات (2)

به نام خدای شهیدان

سلام دوستان

در روزگاری که انسان فراموشکار همه چیز را به فراموشی می سپارد و در دنیایی که همه ی ظواهرش بوی ریا می دهد،کسانی بین ما هستند که از انها دور مانده ایم.دیروز جایتان خالی بود.محفلی داشتیم که میزبان ان شهدا بودند.دیروز روستای ما حال و هوای دیگری داشت،دیروز شهدا به ما رسم مهمانداری را  یاد دادند،دیروز همه آمده بودند،دیروز صدای ما را فراموش نکنید شهدا تا عرش شنیده می شد،دیروز همش گریه بود،دیروز اشک شرمندگی بر چشمان جاری بود،دیروز جشن لاله های سرافراز روستای همگین بود،دیروز روز خدا بود،دیروز همه چیز بود،جاتون خالی،دیروز روز میثاق با شهدا بود،و دیروز روز...........بود.

لاله های سرافراز من،ای گلگون کفنان،ای ستارگان اسمان عشق،تولد یادبودتان مبارک.

شهید من ای پرستوی مهاجرم،پروازت مبارک.

می دانم که تو خوب می دیدی،که چطور آن کودک دبستانی که تازه یاد گرفته بابا را بنویسد،با تمام وجودش سالن را برای تو تزیین می کرد،تو می دیدی که چگونه بچه های هیئتی برای تو ،بی ریا ایستگاه صلواتی زده بودند.

تو می دیدی که چگونه آن پیرمرد،با دستان لرزان خویش برای تو آب و جاروب می کرد.

تو می دیدی که چگونه بوی خوش زائرین کربلا در حسینیه حضرت اباالفضل پیچیده بود.

دیروز فقط تو می دیدی.

دیروز وقتی  سردار ملکی داشت سخنرانی می کرد،فقط تو اشکها را می دیدی.

صدای هق هق مادرانتان را فقط تو شنیدی.دیروز تو فقط مال خودت نبودی.دیروز تو مال تمام مردم بودی.دیروز وقتی صدای موزیک بر سر قبور مطهرتان طنین انداز شد و امیران ارتش و سرداران سپاه و تمام آحاد مردم حضور داشتند،فقط تو بودی.

شهدا شرمنده ایم.به خدا شرمنده ایم.

ولی اله عزیز، تو اولین شهید این روستا بودی که نام زیبایت بر سر در مدرسه حک گردید که به تمام آن کودکانی که برای تو جشن گرفتند بگویی به تحصیل علم بپردازند.

حمزه علی و مرتضی ،دیروز پدر و مادر شما در این دنیا نبودند،اما مردم آمدندو گفتند شما فرزندان تمامی ما هستید.

نبی اله،دیروز خیلی مظلومانه تر از همیشه برایت گریه کردند.دیروز تو پدر و مادر پیرت را به نظاره نشسته بودی،دیروز تو درس مهربانی را باز یاد آوری کردی.

رحمت اله،ای سید بزرگوار،دیروز دیدی که چگونه مادری که برایت هم پدر بود و هم مادر،قبرت را در بغل گرفته بود.

ولی اله بسیجی،وصیت نامه ات را خواندم،دیدم که سفارش بچه ها را به مادرشان کرده بودی،الحق و الانصاف که خوب به جا آورده بود،دیروز دختران کوچک تو پزشکان نامی امروز شده بودند،مرحبا به این همسر شهید.

ذولفعلی مهربان،دیرز دیدی که پدرو مادرت همان اوان صبح ،چگونه مزارتان را با آب و گلاب شستشو دادند.

قربانعلی ای جوان فهمیده،تو جبهه را به دانشگاه تهران ترجیح دادی و به همه فهماندی که جبهه بالاترین دانشگاههاست.

محمود عزیز،تو دیروز ناله های مادری را شنیدی که برای تو لباس دامادی مهیا کرده بود.

مهدی جان،ورزشکار با مرام، تو شهید راه تهاجم فرهنگی گشتی،تو برای مبارزه با مواد مخدر شهید شدی و یاد دادی که این انقلاب و این اسلام حالا حالاها خون می خواهد.

شهیدانم، شماها لاله های سرافراز این روستا لقب گرفتید و باز تولد یادبودتان را تبریک می گویم.  

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط ممتاز در تاریخ 1348/10/11 و 9:13 دقیقه ارسال شده است

سلام و درود بر پارساي گرامي . وب زيبايي داري چرا مدتي است به روز رساني نشده . از وب بنده نيز ديدن كن و اگر دوست داشتي آنرا لينك كنيد با سپاس


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 18
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 18
  • بازدید ماه : 26
  • بازدید سال : 108
  • بازدید کلی : 3,679